کودکان کار و خیابان دیگر از نوشته و گزارش و دلسوزی کارشان گذشته است.کافی است سر هر چهارراه پشت چراغ قرمز مانده باشید تا دو چشم به شیشه ماشین دوخته شود و هی بگوید: «دستمال بخر!»،«فال حافظ بگیر»،«گل زرد برای یار بخر»! کودکانی که در خیابانها، اتوبوس، در مترو،پشت چراغ قرمز،کنار در رستورانها ایستادهاند و «آقا،خانم،بخر» را دم گرفتهاند.
این بچهها ساعت کاری ندارند از صبح تا شب در خیابان هستند و واحدهای درسی شان را در خیابان پاس میکنند.انگار مدرسه ندارند،نه شیفت صبح میروند و نه شیفت بعداز ظهر.تمام شیفتهای مدرسه را در خیابان ماندهاند و میخواهند شب دست پر به خانه بروند،آخر ضرب و شتم برایشان سنگین است و بدنهای نحیفشان حوصله کتک خوردن را هم ندارد چه برسد به اینکه به فکر حل مسئله ریاضی باشند!وقتی شکم گرسنه است دیگر انگار درس خواندن زورش کم میشود.کودکان کار و خیابان جزو قشری هستند که همیشه در معرض تهدید قرار دارند.نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز 45 برابر جامعه است.از سویی دیگر،طبق تحقیقات حدود 30درصد از کودکان خیابانی به مدرسه نمیروند و بیسواد هستند.آمارها میگوید اوضاع کودکان کار و خیابان مناسب نیست.
به گزارش مهر،پژوهشی که در مورد بررسی وضعیت کودکان خیابانی انجام شده نشان میدهد که 30.9 درصد کودکان خیابانی 6 تا 11 سال و 9 درصد نیز زیر 6 سال دارند و تعداد کودکان خیابانی غیرایرانی در استانهای تهران،فارس،خراسان رضوی، بوشهر و اصفهان بیشتر از استانهای دیگر است و همچنین 30درصد کودکان خیابانی به مدرسه نمیروند.
پژوهشی که درخصوص وضعیت کودکان خیابانی در سال گذشته توسط سازمان بهزیستی انجام شده است نشان میدهد که بیشترین آمار کودکان مربوط به گروه سنی 6 تا 11 سال است بنابراین میتوان گفت که اغلب کودکان خیابانی به دلیل اینکه از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه میکنند بالطبع از سن کم از شانس یک زندگی رشد دهنده درکنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل رادر کنار خانواده از دست میدهند.مطالعات انجام شده نشان میدهد بیشترین تعداد کودکان خیابانی را پسران تشکیل میدهند و همچنین بررسی اولیه وضعیت تابعیت مراجعان نشان میدهد که کودکان ایرانی 75.1 درصد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند.
سیدحسن موسوی چلک،رئیس انجمن مددکاری ایران درباره شرایط کودکان کار و خیابان به تهران امروز، میگوید: «یکی از موضوعاتی که همیشه با آن مواجه بودهایم موضوع کودکان کار و خیابان بوده است.
در قانون کار هم موضوع کودکان کار پیشبینی شده است.ماده 79 کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع کرده است.اما ماده 80 گفته است،کسانی که 15 تا 18 سال دارند،کارگر نوجوان نامیده میشود.یعنی در قانون ما طبق شرایطی کار کودکان به رسمیت شناخته شده است.طبق ماده 80 تا 85 ساعت کارشان کمتر باشد،کار سلامت جسم و روانشان را تهدید نکند.حتی در مقابل نامه 182 سازمان بینالمللی کار که ایران پذیرفته است،آنجا هم کشورها را مکلف کرده که سن را تعریف بکنند.عدم تناقض از 12 سال تا 20 سال هم داریم.در آنجا منع اشکال کار کودکان پیشبینی شده و در ایران هم مصوب شده و ابلاغ کرده است.برنامه ساماندهی کودکان خیابانی هم سال 78 تصویب میشود در هیات دولت و شرح وظایفی برای دستگاههای مختلف و مرتبط پیشبینی میشود.»
کودک خیابانی معلول عوامل اجتماعی است
سید حسن موسوی چلک،تاکید میکند: «کودک خیابانی معلول یک سری عواملی است که آن عوامل دست سازمانهای اجتماعی نیست.تقریبا قسمت عمده کودکان کار و خیابان برای تامین معاش خود و خانواده شان در خیابان کار میکنند.حالا یک عده ممکن است در باندهایی باشند،اما بخش عمده دست کسانی است که برای تامین معاش خود و خانوادهها کار میکنند.پس بخش اقتصادی تعیین کننده است.»رئیس انجمن مددکاری ایران،تاکید میکند: «ما چقدر به فکر همسایههایمان هستیم.آیا باید همه مسئولیتها را برعهده دولت گذاشت یا نه باید به عنوان شهروندان جامعه اسلامی نسبت به همدیگر احساس وظیفه کنیم.
رضا جهانگیریفرد، معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه شهرداری میگوید « شهرداری هیچ مسئولیت مستقیمی در امر ساماندهی کودکان کار برایش تکلیف نشده است.تکلیف اصلی براساس مصوبه هیات وزیران با بهزیستی است.سازمان بهزیستی قرار بوده از سازمانهای همکار مثل شهرداری و سایر نهادها برای هماهنگی و تقسیم کار دعوت کند که هنوز این اتفاق بعد از سالها نیفتاده است.به بهزیستی تاکید کردند که دستورالعمل اجرایی تدوین کنند و در مورد ساماندهی کودکان به نتیجه برسند.اما هنوز این اتفاق نیافتاده است.حتی شهرداری بارها خواسته است که برویم و راجع این موضوع هم فکری کنیم.طرحهایی را هم آماده کردهایم منتهی چون بهزیستی از لحاظ قانونی متولی این امر است،ما نمیتوانیم خودمان اقدام کنیم.
نکته بعدی این است که کودکان کار،بهویژه کودکان کار و خیابان عموما دارای خانواده هستند و وقتی واحدها و مددکارهای شهرداری آنها را جمع میکنند،منتقلشان میکنند به مراکز بهزیستی،ولی مراکز بهزیستی اجازه نگهداری این کودکان را براساس نظر قاضی ندارند و مکلف هستند فرد را تحویل خانواده بدهند و چون خانواده به کار کودک احتیاج دارد،دوباره بچه به خیابان بازمیگردد.چون خانوادهها به شدت نیازمند و آسیب دیده هستند.خانوادههایی که فرزندانشان را به خیابان میفرستند باید ساماندهی بشوند.بنابراین آنچه باید اتفاق بیفتد برای ساماندهی کودکان کار و خیابان در اصل خانوادههایشان باید ساماندهی بشوند و مورد حمایتهای ویژه قرار بگیرند.تا این خانوادهها با حداقلهایی تامین نشوند،این موضوع ادامه دارد.»
خانوادههای کودکان کار نیازمند کار کودک
رضاجهانگیریفرد،تاکید میکند: «بالغ بر 90 درصد کودکان خیابانی که با آنها روبهرو هستیم دارای خانواده هستند.ناچارا باید تحویل خانوادهها بشوند و خانوادهها هم نیازمند هستند در نتیجه این کودکان را وادار به کار میکنند،از تحصیل محروم میکنند از فرایندهای کودکانه محرومشان میکنند و با اجبار و زور به خیابان میفرستندشان تا با پول به خانه بروند.وقتی با میزان پولی که تعیین کردهاند به خانه بازنگردند،با ضرب و شتم روبهرو میشوند.»جهانگیریفرد،تاکید میکند: «آنچه که باید برای ساماندهی این کودکان صورت بگیرد باید از ساماندهی خانوادههایشان آغاز شود.»
نهاد متولی امر کودکان کار، جدی نیست
«شهرداری بارها اعلام کرده است آمادهایم تا به مشکلات کودکان کار رسیدگی کنیم ولی نهاد متولی استقبالی نکرده است.»این گفتههای معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه شهرداری تهران است.رضاجهانگیریفرد،درباره این سوال که چقدر به سازمانهای مردم نهاد اجازه کمک برای حل معضلات کودکان کار داده میشود،می گوید: «وقتی این خلأ احساس شد که نهاد متولی خیلی جدی نیست که با ما کار بکند،خودمان طرحی را اجرا کردهایم که بهطور مستقیم در این زمینه دخالت نکنیم و سازمانهای مردم نهادی را که در این زمینه فعال هستند را شناسایی کنیم و مورد حمایت قرار دادهایم.توافق کردهایم کمک مالی کنیم و ساختمان به آنها اختصاص دادهایم.این افراد فقط میتوانند خدمات حمایتی به این کودکان ارائه بدهند،اما نمیتوانند آنها را از خیابان جدا کنند.فقط کاری میکنند که این کودکان کمتر آسیب ببینند.» از سویی دیگر،«کودک را ما نمیتوانیم مستقیم نگه داریم.داخلشان اتباع بیگانه هم هستند.فعلا کاری که میشود کرد استفاده از سازمانهای مردم نهاد است؛که این کودکان آسیب نبییند.معتاد نشوند و میزان آسیب را کاهش بدهیم.»