فسانه #۱ :برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده باید خیلی باهوش باشید
مردم معمولا فکر میکنند که برنامهنویسان گونههای خاصی از انسانها هستند، که با ذهنهای محاسباتی بسیار قوی به دنیا آمدهاند. در حالی که توسعه دهندگان انسانهای نرمالی هستند که شور و شوق زیادی برای برنامهنویسی دارند. در برنامهنویسی هم مانند هر حرفهی دیگری، استعداد میتواند کمک کند، اما اخلاق و انضباط کاری عامل تعیین کننده موفقیت و شکست است.
اگر کنجکاو هستید که برنامهنویسی را یاد بگیرید، نگران نباشید؛ این کار اینطور که به نظر میرسد سخت نیست. کار شما به عنوان توسعهدهنده این است که به یک کامپیوتر دستورالعمل بدهید که چطور چیزی مثل یک وبسایت را بسازد.
اما مطمئنا به همین راحتی نیست که فقط به کامپیوتر بگویید: ” کامپیوتر، برای من یک وبسایت بساز.” کمی پیچیدهتر از آن است. خلاصه اینکه، برنامهنویسی مثل نوشتن یک راهنمای دقیق با یک زبان خاص است، که فقط کامپیوترها و سایر برنامهنویسها میتوانند آن را ترجمه کنند.
اگر شما میدانید که چطور با بقیه ارتباط برقرار کنید، شما میتوانید برنامهنویسی را یاد بگیرید.
برنامه نویسی
افسانه #۲: برای من خیلی دیر است که برنامهنویس شوم
واقعیت این است که هیچوقت برای تبدیل شدن به یک برنامهنویس دیر نیست. بسیاری از دورههای برنامهنویسی با دانشجویانی در ردههای سنی مختلف و پیش زمینههای مختلف برگزار میشوند. بسیاری از افراد با تجربهی بسیار کمی از برنامهنویسی و علوم کامپیوتر در این دورهها شرکت میکنند. اگر تمرینها و کارهایی که از آنها خواسته میشود را به درستی انجام دهند، میتوانند موفقیتهای بزرگی را هم در کلاس و هم پس از فارقالتحصیلی در کار تجربه کنند.
ممکن است شما شغل برنامهنویسی را دیرتر از آنچه توقع داشتهاید شروع کردهباشید، اما همهی چیزی که برای موفق شدن نیاز دارید را میتوانید با دست آوردن آمادگی کافی و داشتن اخلاق کاری بدستآورید.
افسانه #۳: من برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده وب به مدرک دانشگاهی کامپیوتر نیاز دارم
آیا متوجه شدید که دورههای برنامهنویسی در همهجای دنیا برگزار می شود؟ این دوره ها اگر به عنوان جایگزین مناسب برای مدارس معمولی نبودند، مدت زمان طولانی دوام نمیآوردند. هر ماه فارقالتحصیلان این دورهها – کسانی که معمولا دورهها را با تجربه کم، یا بدون هیچ تجربه برنامهنویسی شروع کردهاند – شغلشان را به عنوان توسعه دهنده وب شروع میکنند.
و اگر نگاهی به تعداد رو به افزایش تعداد سایتهای آموزش رایگان و غیر رایگان برنامهنویسی داشته باشید، مشهود است که برنامهنویسی یک فرصت ویژه برای موسسههای خاصی نیست.
برنامهنویسی هم تقریبا مثل هر حرفهی دیگری است: اگر در آن خوب باشید، مردم برای مهارتهای شما مبلغ بالاتری پرداخت خواهند کرد، بدون در نظر گرفتن اینکه چطور به این مرحله رسیدهاید.
افسانه #۴: برای تبدیل شدن به یک توسعهدهنده نیاز به دانش قوی ریاضی دارید
برای تبدیل شدن به یک برنامهنویس نیاز نیست که بدانید چطور یک انتگرال معین را با استفاده از یک متغیر سهمی تخمین بزنید. شما حتی نیاز ندارید بدانید این جمله چه معنی دارد. تنها چیزی که به آن نیاز دارید دانش پایه جبر، منطق، مهارتهای حل مسئله و مهمتر از آنها صبر است.
این حرف به این معنی نیست که توسعه دهندگان هیچ وقت از ریاضیات پیشرفته استفاده نمیکنند. اگر پروژهای که بر روی آن کار میکنند نیاز به محاسبات پیچیده ریاضی داشته باشد، باید مهارتهای ریاضیشان را تقویت کنند. اگر چه، تعداد زیادی افزونه و کتابخانه برای انجام محاسبات ریاضی وجود دارد، بنابرین برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده ضرورتی برای حرفهای بودن در ریاضی وجود ندارد.
افسانه #۵: برای تبدیل شدن به یک توسعهدهنده باید بهترین زبان برنامهنویسی را یاد بگیرید
یک سوال متداول که معمولا تازه کارها میپرسند این است که “بهترین زبان برای برنامهنویسی چیست؟” این سوال خوبی است، اما همچنین گمراه کننده است.
هیچ زبان برنامهنویسی “بهتر” نیست. درست مثل زبان فرانسه که از زبان اسپانیایی بهتر نیست. مفید بودن زبانی که صحبت میکنید به کشوری که به آن سفر میکنید بستگی دارد، مفید بودن یک زبان برنامهنویسی به این بستگی دارد که چه کاری نیاز دارید انجام دهید.
سوال بهتر این است، “کدام زبان را بهتر است اول یاد بگیرم؟” اگر میخواهید یک توسعه دهنده عالی باشید، باید به چند زبان مسلط باشید.
بهترین رویکرد این است که با اصول اولیه شروع کنید. اگر میخواهید یک توسعه دهنده وب باشید، با HTML و CSS شروع کنید، که زبانهای پایهی وب هستند. اگر بیشتر به برنامهنویسی کلی کامپیوتر علاقهمند هستید، بر روی زبانهایی تمرکز کنید تعداد زیادی مستندات و آموزشهای آنلاین برای یادگیری آن وجود دارد و نگران بهترین زبان برنامهنویسی نباشید. همانطور که در یادگیری پیشرفت میکنید، قدرتها و ضعفهای هر زبان برای شما آشکار میشود.
وقتی دوره آموزشی و سایر پروژههای ابتدایی را به پایان رساندید و بر برنامهنویسی مسلط شدید، زمان آن است که در مصاحبههای کاری مربوط به توسعه دهندههای وب شرکت کنید. در مورد مرحله یافتن شغل هم تعدادی افسانه دیگر وجود دارد.
افسانه #۶: فارقالتحصیلی از این دورهها پایان کار است
شما در یک دوره کدنویسی مشهور شرکت کردهاید، هر روز با نهایت انرژی و خوردن نوشابه انرژی زا در کلاس حاضر شدهاید و در خاتمه با فراگیری مفاهیم شی گرایی، بانک اطلاعاتی و چندین و چند فریم ورک برنامه نویسی دوره آموزشی را به پایان رسانده اید.
اشتباهه. شرکت در دوره های متعدد نباید شما را فریفته کند. فارغ التحصیلی از این دوره ها مهر تاییدی بر آغاز راه طولانی شماست.
افسانه #۷: یک شغل به عنوان توسعه دهنده به من پیشنهاد خواهد شد
درخواست بسیار زیادی برای توسعهدهندههای وب وجود دارد. اما موضوع به این معنی نیست که عقب بنشینید و منتظر آن باشید که سیل پیشنهادهای کاری به سوی شما سرازیر شود. زمانی که شما در انتظار فرصتهای شغلی نشستهاید، سایر فارق التحصیلان به صورت فعال در حال تبلیغ مهارتهایشان و ربودن فرصتهای شغلی که شما شایسته آن هستید، هستند – در حالی که شما حتی زحمت درخواست دادن برای آنها را به خود ندادهاید.
به جای منتظر نشستن برای فرصت شغلی باید در جستجوی شغل مورد نظرتان بسیار فعال باشید. باید برای کمپانیهایی که فکر میکنید توانایی کار کردن برای آنها را دارید رزومه بفرستید. میتوانید برای پیدا کردن این کمپانیها سایتهایی که موقعیتهایی شغلی در آنها قرار میگیرند را بررسی کنید.
در این بین فعالیت به صورت آزادکاری را اصلا فراموش نکنید. کارفرمایان بسیاری در اینترنت حضور دارند که پروژه های خود را از طریق بسترهایی مثل پارسکدرز معرفی می کنند و به دنبال توسعه دهنده از اقصی نقاط کشور یا حتی جهان می گردند تا کار را به صورت دورکاری برای آنها انجام دهند.
فراموش نکنید، قبل از اینکه دوره آموزشی را به پایان برسانید، یک پروفایل GitHub بسازید و کار کردن با آن را یاد بگیرید و بر آن مسلط شوید.
افسانه #۸: یادگیری به پایان رسید
بعد از به پایان رسیدن دوره آموزش برنامهنویسیتان، شما مهارتهای بسیاری را فراگرفتهاید. اگرچه این به این معنا نیست که شما همه چیز را یادگرفتهاید. درست همانطور که بعد از به پایان رسیدن دورههای آموزشی زبان انگلیسی نیمی از آنچه میدانستید را از یاد بردید، اگر روزانه از این مهارت استفاده نکنید زبانهای برنامه نویسی را از یاد خواهید برد.
برای جلوگیری از چنین اتفاقی، بر روی پروژههای شخصی کار کنید تا بر روی چیزهایی که یاد گرفتید مسلط شوید. بعلاوه این کار شما را مجبور به یادگیری زبانها و نرمافزارهایی میکند که یادگیری و تسلط بر روی آنها میتواند برای شما مفید باشد.
افسانه #۹: دیگر به همکلاسیهایم نیازی ندارم
دانش آموزانی که همراه با شما به دورههای آموزش برنامهنویسی آمدهاند بزرگترین منابع آموزشی حرفهای هستند. حتی آن آدم ریشوی عجیب که به هر کیبورد دست میزد آن را پر از خوردههای پفک میکرد روزی به یک توسعه دهنده ارشد تبدیل میشود. بنابرین ارتباطتان را با همکلاسیها حفظ کنید.
خواه یک ایمیل ساده احوال پرسی چند ماه یکبار باشد یا قرار ملاقات ماهانه برای شام، شما نیاز دارید روابط را نگه دارید. بسیاری از فارق التحصیلان دورههای برنامهنویسی با همکاری هم پروژههای بزرگی که به تنهایی توان انجام آن را نداشتهاند را به پایان رساندهاند یا استارتاپهای موفقی را بنیانگذاری کردهاند. اگر این کار را زمانی که دانش آموز بودید انجام ندادید، هنوز برای انجام این کار دیر نیست. فقط آنها را پیدا کنید، رابطههایی قوی با آنها بسازید و اجاره دهید که قدرت ارتباطات شما بقیه کارها را انجام دهد.
افسانه #۱۰: بدون آمادگی قبلی میتوانید در مصاحبههای کاری موفق شوید
حتی با آموزش مناسب و مهارتهای عالی، این به شما بستگی دارد که مهارتهای مصاحبه را قوی نگه دارید. اگر به مصاحبه مثل یک ماهیچه فکر کنید – اگر از آن استفاده نکنید، ضعیف میشود. قبل از رفتن به مصاحبه پاسخ دادن به سوالات را تمرین کنید، حتی میتوانید این کار را در مقابل آینه انجام دهید.
حتی مهم است که سوالات مشترکی که مصاحبه کننده میپرسد را تمرین کنید. بعضی از کمپانیها سولات تکنیکی میپرسند در حالی که بقیه ممکن است یک چالش کدنویسی را به شما بدهند که یک شبه آن را حل کنید. منابع بسیار خوبی وجود دارد که به شما کمک میکند که آماده شوید، اما به طور مشخص بهترین آن ها کتاب Cracking The Coding Interview است.
آخرین اما نه کم اهمیتترین مورد این است که نباید جزئیات را فراموش نکنید. رزومه خود را با مهارتها و دانشتان به روز نگه دارید و دورههایی که شرکت کردهاید را در بخش تحصیلات اضافه کنید. قبل رفتن برای مصاحبه تحقیقات انجام دهید تا بدانید که آن کمپانی چه کارهایی انجام میدهد این کار به شما کمک میکند که بتوانید سوالات هوشمندانه بپرسید. لباس مناسب بپوشید و فراموش نکنید که بعد از پایان مصاحبه یک ایمیل تشکر بفرستید.
راه تبدیل شدن به یک برنامهنویس آسانترین راه نیست و ممکن است شغل برنامهنویسی برای همه مناسب نباشد. اگر چه، همانطور که برای قدمهای بعدی برنامهریزی میکنید، بدانید که بسیاری از آدمها – که هیچ یک از آنها به اندازه تو برای تبدیل شدن به برنامهنویس مصمم نبودهاند- موفقیت و و شادی را با کار کردن به عنوان برنامهنویس بدست آوردهاند.
تا زمانی که این هدف را در ذهنتان نگه میدارید و به واقعیتهای پشت این افسانهها آگاه هستید، شما در جای خوبی برای دنبال کردن علایق و شغل آیندهتان هستید.
منبع : parscoders